آیه قرآن حنانه بانو
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام خدای مهربون

به سراغ من اگر می آیید 

نرم و آهسته بیایید 

مبادا که ترک بردارد

چینی نازک تنهایی من




      

پنج وارونه چه معنا دارد؟

خواهر کوچکم از من پرسید.

من به او خندیدم.

گفت:روی دیوار و درختان دیدم!

باز هم خندیدم.

گفت:دیروز خودم دیدم مهران پسر همسایه یه پنج وارونه به مینو میداد!

آنقدر خنده برم داشت که طفلک ترسید.

بغلش کردم و بوسیدم و با خود گفتم:

بعدها وقتی بارش بی وقفه درد ,سقف کوتاه دلت را خم کرد

بی گمان میفهمی پنج وارونه چه معنا دارد.

رفت و سیبی آورد,

نصف کرد و دمی خیره بر نیمه به نجوایی گفت:

شاید..شاید یعنی همین نیمه سیب!

گازی زد و من

خیره بر نیمه گندیده خود خندیدم! 




      

...شکست!

آواز عاشقانه ما در گلو شکست

حق با سکوت بود صدا در گلو شکست

دیگر دلم هوای سرودن نمیکند

تنها بهانه ما در گلو شکست

سربسته ماند بغض گره خورده در دلم

آن گریه های عقده گشا در گلو شکست

آن روزهای خوب که دیدم خواب بود

خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست

بادها مباد گشت ومبادا به باد رفت

آیا ز یاد رفت و چرا در گلو شکست

فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند

نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست

تا آمدم که با تو خداحافظی کنم

بغضم امان نداد و خدا... در گلو شکست!